عرفانیان: ایریتک از پشتوانه قوی دانش برخوردار است
مهندس محمد حسن عرفانیان متولد ۱۳۲۵ مجری طرح راه اندازی فولاد مبارکه که مدتی هم عضو هیئت مدیره ایریتک هم بودند.ایشان با کوله باری از دانش و تجربه مدیری کاربلد با کارنامه ای درخشان در صنعت است.
شما از ابتدای تشکیل ایریتک حضور داشتید.دراین باره صحبت می کنید؟
بینانگذاران ایریتک دکتر امین و مرحوم اردبیلی بودند و ما در حقیقت بعد از انقلاب یک ایریتک مرده را تحویل گرفتیم و با تلاش پرسنل وقت باعث زنده شدن آن در کنار فولاد مبارکه شدیم.دانش یا نیازهای فولاد مبارکه ما را به سوی فلسفه ایریتک کشاند.دکتر امین برای تشکیل دانشگاه شریف ماموریت پیدا می کند و بر اساس آن در کشورهای مختلف سراغ دانشجویان زبده می رود و با بازگرداندن آن ها به کشور دانشگاه را تشکیل و از سال ۴۵ تا ۵۱ دو دوره فارغ التحصیانی را در همین رشته ها معرفی می کنند.سال ۱۳۵۱ این دو عزیز در کنار آقایان آراد و دکتر کامیاب ایریتک را تشکیل می دهند.فلسفه آن ها کشف علم و تبدیل آن به تکنولوژی و متجلی کردن آن بد .پس از آن باید به نقشه و نمونه سازی تبدیل و در نهایت هم مورد بهره برداری قرار دهند.
*به هدف شان رسیدند؟
همان دو گروهی که علم را متجلی کرند در ایریتک جمع شدند.البته باید یک کاربرد اجتماعی برایش پیدا می کردند.این دو عزیز با توجه به تسلط شان به علم و دانش صنعت فولاد مبارکه را ابزار هدف شان قرار دادند.به این ترتیب که قراردادهای بسته شده در فولاد مبارکه زمینه هایی را برای رسیدن به هدف ایجاد می کرد.یعنی در واقع تبدیل علم به تکنولوژی، صنعت و نهایتا” ابزار اعتلای فرهنگی جامعه شود. قسمت مهمی که گلوگاه صنعت بود می بایست در ایران تولید می شد.بعد از آن ایریتک را وادار می کنند که با یک شرکت ایتالیایی شراکت کرده تا در ایران ساخته شود.در حقیقت در قراردادهای فولاد مبارکه، ایریتک نقش مشاور کل در زنجیره را پیدا می کند.در آخر هم چون فولاد مبارکه در بندرعباس اجرا و مازاد ورق تولید می شد و با توجه به این که ما صادرات را بلد نبودیم، قسمت نورد را هم به صورت مستقل با شرکت ایتالیایی شروع کردند که صادارات را هم انجام دهند. پس ایریتک مسئولیت و رسالت مهمی را در کشور برای تبدیل علم به تکنولوی و صنعت دارد.
*همکاری ایریتک با فولاد مبارکه به چه شکلی بود؟
ایریتک در قراردادهای فولاد مبارکه ارتقا پیدا کرد و مشاور مادر در این زمینه شد.یک نقش مشترک میان ایریتک و فولاد مبارکه از طریق وزارتخانه ایجاد و از آن پس قراردادهای فولاد مبارکه با مدیریت سه نفر تکمیل می شد. امضای من و دو نفر دیگر که یکی از آن ها آقای لنکرانی بودند که بعدا مدیرعامل ایریتک هم شدند.البته من عضو هیئت مدیره ایریتک و مجری طرح فولاد مبارکه هم بودم. در واقع این دو شرکت به طور مجازی و کاملا هماهنگ همکاری می کردند.ما به نقطه ای رسیدیم و فکر می کردیم در وهله اول باید کار نصب را در ایران انجام دهیم.بر همین اساس با سازمان برنامه توافق کردیم و ایریتک با نقش مشاوره ای اختیاراتی گرفت که فهرست بهای صنعتی را طراحی و قیمت گذاری کند تا به توانیم با پیمانکاران ایرانی کار نصب را انجام دهیم.ما دراین کار کاملا موفق شدیم و نظارت خارجی در حداقل قرار داشت. اما وقتی به نصب رسیدیم اشکالاتی به وجود آمد که مجبور به تغییر مصوبه شدیم.شرکت خارجی هم مسئولیت نصب را به شرطی می پذیرفت که خودش انجام دهد.
*در نهایت به چه راهکاری رسیدید؟
در سازمان برنامه این موضوع به طور مشترک با ایریتک و فولاد مبارکه به کنفرانس گذاشته شد که اگر کار نصب را در ایران انجام دهیم تمام توان کشور به مدت ۱۰ سال برای ۴۰۰ هزار تن تجهیزات زمان می خواست که اصلا دانش ابزارش وجود نداشت.از طرفی جنگ تحمیلی هم مزید بر علت شد و به این نتیجه رسیدیم که تلفیقی از این بحث داشته باشیم. اما متاسفانه افرادی که ذینفع بودند دخالت کرده و اجازه ندادند به مدت ۳ سال این پروژه را تعطیل کردند به طوری که دو وزیر هم عوض شد.از سال ۱۳۶۳ تا ۱۳۶۶ برای شکل انجام کار جنگ و دعوا داشتیم.
*نتیجه؟
در نهایت جلساتی تشکیل شد که به طور ۱۰۰ درصد ایرانی یا خارجی یا به صورت ۵۰-۵۰ باشد.در نخست وزیری هم تصمیم گیری شد که مشترکا با ایریتکِ تقویت شده انجام شود.
* ایریتکِ تقویت شده یعنی چه؟
بله، یعنی ایریتک را با پیوستن شرکت خارجی تقویت کنیم.اما مسئولیت نصب با شرکت خارجی باشد.این کار انجام و ما ۱۰ هزار کارشناس خارجی را پذیرفتیم که کنار ایریتک قرار گرفته و این دانش را انتقال دهند.در طول این مدت اتفاقات دیگری افتاد که برای ایریتکِ تقویت شده موثر بود. ما قراردادهای احیای مستقیم را که مستقل با زنجیره ایتالیایی بود را با کوبه بستیم.این هم دانش عقد قراداد بر اساس سیستم های شناخته نشده در ایران( فیدیک) با کوبه بسته شد.یک کار دیگری که با کمک ایریتک برای اولین مرتبه انجام دادیم این بود که تکنولوژی دانش ساخت را هم در قراردادها گنجاندیم.دانش ساخت قرارداد احیای مستقیم که حدود ۱۰۰ نفر کار را از ژاپنی ها یاد بگیرند که فولاد مبارکه آن را به طور رایگان به ایریتک هدیه کرد.همین باعث شد تا دفتر ما در ژاپن با ریاست ایریتک انجام شد، به خصوص دفتر فنی کوبه در ژاپن. حتی آقای فرمانی که از بچه های فولاد مبارکه بود بعد از بازگشت از ژاپن مدیرعامل ایریتک شدند.کار بعدی که تصمیم به انجام آن داشتیم این بود که ایریتک را از حالت دولتی خارج کنیم.اما چون وابسته به فولاد مبارکه بود قرار شد ایریتک کار بیرون از فولاد مبارکه را بگیرد و ایمیدرو یک شرکت ظرفیت ساز باشد و پیمانکاران ساخت و نصب را زیر پوشش قرار دهد. در واقع اگر این اتفاق می افتاد و به ایریتک می پیوستند کل صنایع کشور را انجام می دادند.اما فولاد مبارکه برای خودش شعار داشت؟
*چه شعاری؟
شعار فولاد مبارکه در ۴ بخش خلاصه می شد:
۱- ورق خارج شود.۳۳۰ لاین بود ( با دفتر جنوا با مشارکت ایریتک و فولاد مبارکه ) برای ایجاد ساختار فولاد مبارکه دوم قرار شد ایریتک با کمک همان پیمان کاران بسازد و ایمیدرو چنین شکلی را پیدا کند که نشد.حتی شرکت سرمایه گذاری توسعه معادن فلزات ار تشکیل دادیم که نقش GC را ایفا کند.بعد از آن ایکا را تشکیل دادیم.
مجوز GC؟
یعنی EPCMF که هم مهندسی،هم نصب،هم سیویل و بهره برداری تا رسیدن به ظرفیت اقتصادی پس نقش ایریتک مهم و لازم بود ایکا در دل آن باشد. گفتیم از دولت جدا و بخش خصوصی آن را انجام دهد.بر همین اساس توکا و ایریسا را خصوصی کردیم. پس هدف ما این نبود که فقط ایریتک همه کارها را انجام دهد.در واقع ایریتک نقش خودش را داشته که کلید در دست صنعت را بسازد و دولت توسط ایمیدرو از آن پشتیبانی کند.در کنار آن هم پیمانکاران و سازندگان خصوصی درجه بندی پیدا کنند.
اما در سال ۷۶ پس از تغییر دولت، این سیاست ها هم کمرنگ تر شد.مثلا چرا فولاد خراسان را شکل دادیم.یکی از اهداف این فولاد استفاده از دانش ایریتک برای ساخت فولاد خراسان و شراکت در احیای مستقیم آن باشد.ایریتک تصمیم داشت بعد از فولاد مبارکه نقش مهمی را در هرمزگان ایجاد کند که موفق نبودند و به بهره برداری نرسید و کار هرمزگان عقیم ماند.
اما آقای سبحانی که از بچه های فولاد مبارکه بود به قیمت ۷۵۰ میلیارد تومان از فولاد مبارکه آن جا را خرید و راه اندازی کرد. خوشبختانه امروز آن ها نقشی همچون مبارکه را ایفا می کنند.پس ایریتک نقص نداشت اما مکمل های آن را از بین بردند.
شعارهای دیگر فولاد مبارکه چه بود؟
نکته اول که خروج ورق بود. موضوع دوم این که کیفیت کار ساخته شود.سوم ، باید اولین آخرین کارخانه فولادی باشیم که از خارج خریداری می کنیم. چهارم هم می خواهیم این صنعت ابزار اعتلای فرهنگ ایرانی شود.
تمام این نقشه ها را ایریتک می توانست انجام دهد اما سیاست های شان کمرنگ شد.امیدوارم مدیران به عمق موضوع پی ببرند و ایریتک را به رسالتش برسانند.من یک مثال بزنم.
بفرمایید.
ما زمانی که کامپیوترهای فولاد مبارکه را خریدم به خاطر همان نگرشی که داشتیم و حجم بسیار زیاد اطلاعات نتوانستیم RAM کامپیوتر را بالا ببریم.به همین دلیل ناچار به خرید کامپیوترهای دیگری شدیم.یادم هست یک سازمانی اگر اشتباه نکنم دیوان محاسبات بود که به ما گفت به چه مجوزی شما این شرکت ها را خصوصی کردید.این موضوع مربوط به ۲۰ سال پیش بود.به آن ها گفتم اگر الان ایریتک را به من بدهید و یک کاری مثل فولاد مبارکه با ۱۰ میلیارد تومان بود من آن شرکت را زنده می کنم. به آن ها گفتم خدا خیرتان بدهد، ایریتک نیروی انسانی است، ایریتک ساختمان نیست که من بفروشم. اگر نیروی انسانی اش نباشد که ارزشی ندارد.به هرحال امیدوارم ایریتک به شناسنامه اش برگردد.یک شرکت نفتی ادعا می کرد که مثل شرکت ایریتک می تواند خارج از نفت کار کند.اما ایریتک در نفت گل سرسبد شرکت های اقماری نفت شد.آن شرکت نفتی هم نتوانست و مشخص شد که ایریتک از پشتوانه قوی دانش برخوردار است.